از اینکه به اطاقم بیایی و در را باز کنی هراس ندارم !
فقط قبل از آمدن تماس بگیر !
شاید کمی پیر شده باشم !

بعد رفتنت نمی دانم
سیگارها کوچک شده اند
یا کام های من سنگین تر . . . !

جمله “ بی تو می میرم ” را هیچ وقت باور نکن . . .
من بی تو هنوز زنده ام، زنده ای که روزی هزار بار آرزوی مرگ دارد !

عجب حکایتیست دنیا …

دستی که داس برمی دارد

همان دستی است که کاشته بود …

آینه هم شکایت دارد از من ! روی ِ خوش می خواهد . . . !
آینه جان ؛ ندارم ، ندارم ، ندارم . . .

اگر روزی رسیدی که من نبودم
تمام وصیتم به تو این است
” خوب بمان ”
از آن خوب هایی که من عاشقش بودم …. !

گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی
که مبادا دل کسی بلرزد …!
حتی در تنهایی خودت ،حق اشک ریختن نداری
چرا که قرمزی چشمهایت دل میشکند …

نگران نیستــ َم
اما
فقط
تا بخواهی در فکرِ تو بارها مرُدِه ام…

این روزهــــــــــا از ” سنگــ شدنم” حرف می زننـــد… !!
سنگـــــــی که برای تو
از هـــر خـــ ـاکی
خـــ ـاکی تر بود !

هرگاه خبرمرگم راشنیدی
درپی مزاری باش که بر سنگش نوشته:
ساده بودم،
باختم!

با “یکی بود یکی نبود” شروع می شود این قصه …
با “یکی ماند ، یکی نماند” تمام !
یکی من بودم یا تو ، مهم نیست …
مهم قصه ایست که تمام می شود

سرخی چشم کبوتر هیچ دانی چیست !؟

نامه ام میبرد و بر درد دلم خون میگریست . . .

خدایا !
آخرش نفهمیدم اینجایی که هستم تقدیر من است یا تقصیر من !!

ســــخت اســـت میــــان هـــق هـــق شبــــــانـه ات…….

نـفس کــــم بیـاوری……

و او بـــه عشــق جدیــــدش بگـــــوید………

نـــــــفـــــس…….

صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم ، مال تو هستم . . .

به چشمهایت بگو نگاهم نکنند
بگو وقتی خیـره ات می شوم
سرشان به کار خودشان باشد !
نه که فکر کنی خجالت میکشم ، نه !
حواسم نیست ، عاشقت میشوم . . .

قلب عزیز لطفا خفه شو و در همه کارها “دخالت” نکن !
همان کـه خون “پمپاژ” کنی کافیست
اگر هم “خسته” شدی اجباری نیسـت به کار . . .

خدا قسمت “داشتنت “را به من نداد….

شاید کسی…………

تو را…………….

بیشتر از من…………

“دعا” کرده بود….

رفت بدون خدا حافظی...

شاید می دانست بی او حتی نمی خواهم خدا هم نگهدارم باشد...

گاهی دلم میخواهد، وقتی بغض میکنم،

خدا از آسمان به زمین بیاد،

 اشک هایم را پاک کند،

 دستم را بگیرد

و بگوید: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!

بــیـــا بــــــریــــــــم پیش خودم...

چه سکــــــــوتی دنیـــــــــــا را فـــــــــــرا می گرفت !!!

اگــــــــر هرکســــــــــــی 

تنهــــا به انــــــــــدازه ی صــــــــــداقتش

سخـــــن میگــــــفت ...

نمـــــیـدانــــی چه دردی دارد !وقـــتـی ..حــــالـم ..در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …!

اینجا زمین است...

بدبخت ها را مستند میکنند،

خوشبختی را سریال،

و از جدایی ها فیلم سینمایی می سازند.!!!

کنارت هستند

تا کی ؟

تا وقتی که به تو احتیاج دارند

کدام روز ؟

وقتی کسی جایت آمد

دوستت دارند

تا چه موقع ؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوست داشتن پیدا کنند

میگویند عاشقت هستند برای همیشه ؟

و این است بازی باهم بودن...